کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مسالک] maslak ۱. راه.۲. روش؛ طریقه.
-
واژههای مشابه
-
هم مسلک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] hammaslak دو یا چند تن که دارای یک مرام و مسلک باشند.
-
جستوجو در متن
-
مسالک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مسلک] [قدیمی] masālek = مسلک
-
نیهیلیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: nihiliste] ‹نهیلیست› (فلسفه) nihilist پیرو مسلک نیهیلیسم؛ هیچانگار.
-
ایده آلیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: idéaliste] 'ide'ālist ۱. آرمانگرا.۲. طرفدار مسلک ایدهآلیسم.
-
ایدئولوژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: idéologie] 'ide'oloži ۱. = جهانبینی۲. (سیاسی) مرام یا مسلک سیاسی یا اجتماعی.
-
مرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] marām ۱. مراد؛ مطلوب؛ مقصود؛ آرمان؛ هدف.۲. مسلک.
-
طریق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: طُرُق] tariq ١. راه؛ مسیر.٢. روش؛ طریقه؛ رسم.٣. مسلک؛ مذهب.
-
پاسیفیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pacifisme] (سیاسی) pāsifism مسلک سیاسی مبتنی بر مخالفت شدید با اعمال زور جهت حل اختلافات بینالمللی.
-
حزب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَحزاب] hezb ۱. هریک از قسمتهای چهارگانۀ هر جزء قرآن.۲. (سیاسی) گروهی از مردم که دارای مرام و مسلک معینی باشند.۳. [قدیمی] بهره و نصیب.۴. [قدیمی] گروه؛ دسته.
-
بوجار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) (کشاورزی) bujār کسی که پیشهاش پاک کردن غلات است و حبوبات و غلات را با غربال پاک میکند.〈 بوجار لِنجان: [عامیانه، مجاز] کسی که هر کجا نیرو و قدرت و سود و فایده ببیند به آن طرف برود و مرام و مسلک ثابت نداشته باشد، مثل بوجار که هنگام بو...
-
صوفیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صوفیَّة] (تصوف) sufiy[y]e فرقهای از مسلمانان که طریقه و مسلک آنان ریاضت، عبادت، تزکیۀ نَفْس، پیمودن مراحل اخلاص، و کسب معرفت است و معتقدند که با عبادت و ریاضت و تزکیۀ نَفْس میتوان به حق و حقیقت راه یافت. پیشوایانی دارند که مریدان را در...
-
واحد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] vāhed ۱. (ریاضی) اولین عدد صحیح؛ یک.۲. (صفت) ویژگی چیزهایی که یکی محسوب میشوند؛ یک؛ یگانه: همهٴ آنها مسلک واحدی داشتند.۳. هریک از خانههای یک ساختمان.۴. مقدار درسی که دانشجو یا دانشآموز در یک نیمسال میگذراند.۵. (صفت) یکتا؛ بینظیر.۶....