کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسقط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسقط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مساقط] [قدیمی] masqa(e)t محل سقوط؛ جای افتادن.
-
مسقط
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mosqat افکندهشده.
-
مسقط
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mosqet ۱. سقطکننده.۲. ازبینبرنده.
-
واژههای مشابه
-
مسقط الراس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹مسقطرٲس› [مجاز] masqatorra's محل تولد؛ زادگاه.
-
جستوجو در متن
-
مساقط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مَسقَط] [قدیمی] masāqet = مَسقط