کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستشار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mostašār ۱. (سیاسی) [منسوخ] رایزن.۲. [قدیمی] کسی که با او مشورت میکنند؛ طرف مشورت.
-
واژههای همآوا
-
مستشعر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mostaš'er ۱. آگاه؛ مطلع.۲. بیمناک؛ نگران؛ مضطرب.۳. آنکه ترس خود را پنهان میکند.
-
جستوجو در متن
-
رایزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) rāyzan ۱. (سیاسی) مسئول امور فرهنگی سفارت.۲. [قدیمی] کسی که در امری با وی مشورت میکنند؛ طرف مشورت؛ مستشار؛ مشاور: ◻︎ چنین گفت با رایزن ترجمان / که در سایهٴ شاه دائم بمان (نظامی۵: ۸۶۲).۳. [قدیمی] دانا.