کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مساحت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مساحت گر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] masāhatgar مسّاح؛ مساحتکننده.
-
جستوجو در متن
-
پیمودن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: patmutan] ‹پیماییدن› peymudan ۱. پیمانه کردن.۲. درنوردیدن؛ طی مسافت کردن.۳. اندازه گرفتن؛ مساحت کردن.
-
مساحی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی] massāhi ۱. مساحت کردن؛ اندازهگیری زمین.۲. نقشهبرداری.