کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسئولیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسئولیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] mas'uliy[y]at ۱. عهدهدار وظایف، اعمال، و افعال شدن.۲. سرپرستی.
-
جستوجو در متن
-
تضامن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tazāmon ۱. کفیل و ضامن یکدیگر شدن.۲. (اسم) (حقوق) نوعی تعهد و شراکت مالی که هریک از اعضا حق دریافت تمامی طلب و مسئولیت پرداخت تمامی بدهی را داشته باشد.
-
تلویزیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: télévision] (برق) tel[e]visiyon ۱. دستگاهی الکترونیکی که صورت اشیا و اشخاص و مناظر را از مرکز فرستنده دریافت و پخش میکند.۲. [مجاز] سازمانی که مسئولیت تهیه و پخش برنامههای تلویزیونی را برعهده دارد.
-
شرکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شرکة] šerkat ۱. شریک شدن؛ انباز گشتن؛ همدست شدن با یکدیگر در کاری.۲. (اسم)نهادی قانونی با فعالیتهای مخصوص بازرگانی.〈 شرکت با مسئولیت محدود: (اقتصاد) شرکتی بین دو یا چند تن که هرکدام به میزان سرمایۀ خود مسئول هستند.〈 شرک...
-
بار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: bār] bār ۱. آنچه بهوسیلۀ انسان، حیوان، وسیلۀ نقلیه، یا چیز دیگر حمل میشود.۲. بچهای که در شکم مادر است؛ جنین.۳. میوه؛ بَر.۴. مفهوم؛ معنی: بارِ عاطفی سخن.۵. [مجاز] وظیفه؛ مسئولیت: بار زیادی بر دوشش بود.۶. مس و سایر فلزات که با سیم و زر...