کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: mečitan] [قدیمی] mazidan ۱. چشیدن: ◻︎ از شکر گر شکل نانی میپزی / طعم قند آید نه نان چون میمزی (مولوی: ۱۵۲).۲. مکیدن.
-
جستوجو در متن
-
مز
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ مزیدن) [قدیمی] maz = مزیدن
-
مکیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: mécitan] me(a)kidan چیزی را میان دو لب گذاشتن و آنچه را در آن است به داخل دهان کشیدن؛ مزیدن؛ چوشیدن؛ چوشدن.