کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزایده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مزایده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مزایَدَة] mozāyede چیزی را در معرض فروش گذاردن چنانکه هر کسی به قیمت گرانتر بخرد به او فروخته شود.
-
جستوجو در متن
-
من یزید
فرهنگ فارسی عمید
(جملۀ فعلیه) [عربی: منیزیدُ (= چه کسی زیاد میکند؟)] [قدیمی] manyazid حراج؛ مزایده: ◻︎ دنیا به عرض فقر بده وقت منیزید / کآن گوهر تمامعیار ارزد این بها (خاقانی: ۴).
-
حراج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حراج] har[r]āj ۱. فروختن چیزی به قیمت پایینتر از قیمت اصلی آن.۲. فروش چیزی بهمزایده؛ فروش ملک یا کالا در حضور عدهای که هرکس بیشتر بخرد به او بدهند.
-
مزید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] mazid ۱. افزودنی؛ بسیاری.۲. (صفت) زیادشونده؛ بسیار.۳. (صفت) [مجاز] مایۀ افزونی.۴. (اسم) (ادبی) در قافیه، حرفی که در قافیه پس از خروج واقع میشود.۵. [قدیمی] مزایده.