کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مروج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مروج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] moravvej رواجدهنده؛ ترویجکننده.
-
مروج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مَرج] [قدیمی] moruj = مرج
-
واژههای مشابه
-
مروج الاحکام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moravvejol'ahkām آنکه احکام شرع را ترویج کند.
-
جستوجو در متن
-
دین پرور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] dinparvar حامی و مروج دین؛ کسی که دین را ترویج و تقویت کند.
-
اشراق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ešrāq ۱. روشن شدن.۲. درخشیدن؛ تابان گشتن.۳. برآمدن آفتاب؛ روشن و تابان شدن آفتاب.۴. [مجاز] الهام گرفتن.۵. (فلسفه) وصول به حقایق از طریق کشف و شهود. Δ بانی و مروج آن در ایران و اسلام شیخ شهابالدین سهروردی است که از فلسفۀ ...