کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرواریدبار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لؤلؤبار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] lo'lo'bār لؤلؤبارنده؛ مرواریدبار؛ لؤلؤافشان.
-
درربار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] dorarbār ۱. دربار؛ گوهرافشان؛ مرواریدبار.۲. [مجاز] خوشسخن؛ فصیح.
-
ستاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹استاک، استاخ، ستاخ› [قدیمی] setāk ۱. شاخهای که از بغل شاخۀ دیگر بروید؛ شاخۀ نورسته.۲. شاخۀ راست درخت: ◻︎ بار دیگر بر ستاک گلبن بیبرگوبار / افسر زرین برآرد ابر مرواریدبار (ازرقی: ۲۳).