کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرغول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرغول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹مرغوله› [قدیمی] marqul ۱. دارای پیچوتاب؛ مجعّد: ◻︎ جوان چون بدید آن نگاریدهروی / بهسان دو زنجیر مرغول موی (رودکی: ۵۴۴).۲. (اسم) [مجاز] زلف پیچیده و مجعد.۳. (اسم) (موسیقی) آواز؛ نغمه.
-
جستوجو در متن
-
مرغوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] marqule = مرغول〈 مرغوله کشیدن: (مصدر لازم) (موسیقی) [قدیمی] آواز خواندن: ◻︎ کنون کز سر سرو و پای صنوبر / کشد مرغ مرغوله و لاله ساغر (امیدی: مجمعالفرس: مرغوله).