کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرد و مدد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پاکیزه مرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] pākizemard ۱. مرد پاکدامن؛ پاکمرد.۲. صالح.
-
پیره مرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) piremard پیرمرد؛ مرد پیر؛ مرد سالخورده.
-
نیک مرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) nikmard مرد خوب؛ مرد نیکوکار.
-
سره مرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] saremard ۱. مرد برگزیده.۲. جوانمرد.۳. [مجاز] بیریا.