کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدفون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدفون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] madfun چیزی که آن را زیر خاک کرده باشند؛ دفنشده؛ زیر خاکشده.
-
جستوجو در متن
-
دفین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] dafin پنهانشده در زیر خاک؛ مدفون؛ زیرخاکرفته.
-
نهاده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) [قدیمی] na(e)hāde ۱. گذاردهشده؛ گذاشته.۲. مقدرکرده؛ مقدر.۳. (اسم) ذخیره؛ پسانداز.۴. (اسم) ودیعه؛ سپرده.۵. گسترده؛ چیده.۶. مدفون.۷. استوار.