کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدعی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مدعی العموم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مدعیعموم] (حقوق) modda'iyol'omum دادستان.
-
مدعی به
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (حقوق) modda'ābeh خواسته؛ آنچه مورد ادعا است.
-
مدعی علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مدّعیٰعلَیه] (حقوق) modda'āla(e)yh کسی که دعوی بر او اقامه شده؛ خوانده.
-
جستوجو در متن
-
ادعا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ادعاء] 'edde'ā ۱. گفتن سخنی که هنوز درستی یا نادرستی آن اثبات نشده است؛ مدعی شدن.۲. (حقوق) اقامۀ دعوی.۳. خودبینی؛ خودستایی.