کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدار تعادل و تطبیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تعادل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'ādol با هم برابر شدن؛ با یکدیگر راست آمدن؛ با هم میزان و برابر بودن.
-
بالانس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: balance] bālāns ۱. (ورزش) نگهداشتن بدن در حالات مختلف در روی دست با حفظ تعادل خود.۲. بررسی تعادل توزیع وزن چرخ خودرو به کمک دستگاههای مخصوص و تنظیم آن به کمک وزنههای سربی.۳. (اسم) دستگاهی که به این منظور مورد استفاده قرار میگ...
-
اقتصاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'eqtesād ۱. دانش بررسی روشهای کسب درآمد، مصرف کالاها و خدمات، روابط بازرگانی، و سازماندهی امور مالی برای بهرهبرداری بهینه از منابع تولید ثروت.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] میانهروی کردن.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] بهاندازه خرج کردن؛ تعادل دخل...
-
چهارطبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] čahārtab' ۱. (طب قدیم) مزاجهای چهارگانه که در بدن انسان یا در مواد خوراکی در اثر فعلوانفعال متقابل در بدن ظاهر میشود و عبارتند از گرمی، سردی، خشکی و تری (حرارت، برودت، یبوست؛ رطوبت): ◻︎ طبایع تر و خشک و گرم است و سرد / مرکب...