کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخفی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قایم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی؟] [عامیانه] qaye(a)m پنهان؛ مخفی.〈 قایم شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] پنهان شدن؛ مخفی شدن.
-
بطون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، مقابلِ ظهور] [قدیمی] botun مخفی شدن؛ پنهان شدن؛ نهان شدن.
-
کمون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] komun ۱. پنهان شدن؛ پوشیده شدن؛ مخفی شدن.۲. در نهان بودن.۳. (اسم) (پزشکی) دورۀ نهفتگی بیماری؛ فاصلۀ بین ورود عامل بیماریزا به بدن و نمایان شدن نخستین علائم بیماری.
-
پنهان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ آشکار] penhān ناپیدا؛ پوشیده؛ نهفته؛ مخفی: ◻︎ گناه کردن پنهان بِه از عبادت فاش / اگر خدایپرستی هواپرست مباش (سعدی۲: ۴۶۳).〈 پنهان داشتن: (مصدر متعدی) = 〈 پنهان کردن〈 پنهان ساختن: (مصدر متعدی) = 〈 پنهان کردن〈 پنه...
-
نهفتن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: n(i)huftan] na(e,o)hoftan ۱. پوشیده و پنهان کردن.۲. [قدیمی] در خاک پنهان کردن؛ به خاک سپردن؛ دفن کردن.۳. (مصدر لازم) [قدیمی] پوشیده و مخفی شدن.