کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محمد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محمد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] mohammad چهلوهفتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۳۸ آیه؛ الذین کفروا؛ قتال.
-
جستوجو در متن
-
لسان الغیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] lesānolqeyb آنکه اسرار نهانی گوید. Δ لقب خواجهشمسالدین محمد حافظ شیرازی.
-
مولویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مَولویَّة] (تصوف) mo[w]laviy[y]e فرقهای از صوفیان پیرو جلالالدین محمد بلخی (مولوی).
-
صلوات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] salavāt ۱. [جمعِ صلاة و صلوة] = صَلات۲. درود خاص بر پیغمبر اسلام و خاندان او؛ ذکر «اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد».۳. [مجاز] درودها؛ تحیتها.
-
کرامیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کرّامیَّة] karrāmiy[y]e فرقهای از مسلمانان پیرو محمدبن کرّام (قرن سوم هجری) که معتقد به تجسم خالق بودند.
-
فرزین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹فرزی› (ورزش) [قدیمی] farzin در شطرنج، مهرۀ وزیر: ◻︎ شاه مخوانش که کجرویست چو فرزین / هرکه در این عرصه نیست مات محمد (جامی: ۶۹۹).
-
چهارده معصوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] ča(ā)hārdahma'sum حضرت محمد، پیغمبر اسلام و دخترش فاطمۀ زهرا و دوازده امام شیعۀ اثناعشری.
-
انبیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: انبیاء، جمعِ نَبِیّ] 'ambiyā ۱. = نَبِیّ۲. بیستویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱۲ آیه.〈 انبیای اولوالعزم: پیغمبرانی که صاحب کتاب و شریعت مستقل بودند (نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد)؛ پیغمبران مرسل.
-
هفت مرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هفتمردان› haftmard ۱. (تصوف) هفتدسته مردان خدا: ◻︎ گردنکش هفتچرخ گردان / محراب دعای هفتمردان (نظامی۳: ۳۶۹).۲. [قدیمی] اصحاب کهف؛ هفتتنان.۳. [قدیمی] حضرت محمد و خلفای راشدین و حسنین.
-
شیعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: شیعَة، جمع: شیع و اشیاع] ši'e ۱. گروهی از مسلمانان که معتقد به خلافت بلافصل علیبن ابیطالب و اولاد آن حضرت میباشند.۲. پیرو.〈 شیعهٴ امامیه (اثناعشریه، دوازدهامامی): از فرقههای شیعه که به خلافت بلافصل علیبن ابیطالب و...
-
پیغمبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) peyqāmbar ۱. هر شخصی که خداوند او را با الهام، وحی، و یا بهواسطۀ فرشته خبر دهد و اوامر خود را به او برساند و یا او را برای راهنمایی خلق به راه راست مبعوث کند؛ پیغامبر؛ پیامبر؛ پیمبر.۲. آنکه پیغامی از طرف کسی برای دیگری ببرد. &Delta...
-
قائم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] ‹قایم› qā'em ۱. ایستاده.۲. پابرجا؛ استوار؛ ثابت و برقرار.۳. پایدار.۴. لقب امام دوازدهم شیعیان؛ امام قائم؛ امام زمان؛ صاحبالزمان؛ قائم آل محمد.۵. [جمع: قوام] [قدیمی، مجاز] اقامۀکننده حق.۶. [قدیمی، مجاز] حاضر و آماده برای انجام...