کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: اَمجاد] majid ۱. بزرگوار؛ گرامی؛ شریف؛ بلندپایه.۲. (اسم، صفت) از نامهای خداوند.
-
مجید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی، مجاز] mojid ۱. کسی که کار نیکو بکند یا چیزی نیکو بیاورد؛ نیکوآورنده.۲. شاعری که شعر نیکو بگوید.
-
جستوجو در متن
-
امجاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] 'amjād ۱. [جمعِ ماجد] = ماجد۲. [جمعِ مَجید] = مجید
-
احسن القصص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'ahsanolqesas ۱. بهترین قصهها.۲. نام دیگر سورۀ یوسف در قرآن مجید.
-
کلام اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] kalāmollāh قرآن مجید.〈 کلام الهی (باری): گفتار خدا؛ قرآن.
-
غریب القرآن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] qaribolqor'ān لغات و اصطلاحاتی از قرآن مجید که به مرور زمان فهم آنها دشوار شده و محتاج به تفسیر است.
-
مصحف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مصاحف] moshaf ۱. نامهها و اوراقی که آنها را در یک جلد جمع کردهباشند؛ کتاب.۲. قرآن مجید.
-
هفت سبع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی] haftsob' تمام قرآن مجید. Δ در قدیم قرآن را برای هفتروز هفته هفت قسمت کرده و هر روز قسمتی از آن را میخواندند: ◻︎ اگر خود هفتسبع از بر بخوانی / چو آشفتی الف بی تی ندانی (سعدی: ۱۳۵).
-
صدف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) sadaf ۱. نوعی جانور نرمتن آبزی که بدنش در یک غلاف سخت جا دارد و در بعضی انواع آن مروارید پرورش مییابد.۲. پوشش آهکی و سخت این جانور.〈 صدف صدوچهاردهعقد: [قدیمی، مجاز] قرآن مجید که صدوچهارده سوره دارد.〈 صدف آتشین (...