کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متصور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متصور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَصوّر] mote(a)savvar تصورشده؛ گمانشده.
-
متصور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَصوّر] mote(a)savver کسی که صورت چیزی را در خیال خود مجسم میکند.
-
جستوجو در متن
-
متمثل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motamassel ۱. مثلآورنده.۲. شبیه؛ مانند.۳. آنچه به تصویر درآمده؛ متصور.