کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبادی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مبدٲ] mabādi = مبدٲ
-
مبادی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مبادئ] mobādi ۱. آشکارکننده؛ ظاهرکننده.۲. [مجاز] رعایتکننده.〈 مبادی آداب: کسی که آداب معاشرت را رعایت میکند.
-
جستوجو در متن
-
فلسفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فلسفَة، معرب، مٲخوذ از یونانی] falsafe ۱. علمی که در مبادی و حقایق اشیا و علل وجود آنها بحث میکند؛ تفکر و تعمق و تفنن در مسائل علمیه؛ حکمت.۲. [عامیانه] علت.
-
جبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] jabr ۱. بهزور به کاری واداشتن.۲. (ریاضی) بخش گسترده و مهمی در علوم ریاضی که در آن حروف و علامات بهجای اعداد بهکار میرود و در حساب فرمولهای ساده و آسان بهدست میدهد. با به کار بردن حروف و علامات بسیاری از مجهولات را استخراج می...