کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماچان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پای ماچان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پیماچان، پایماچو› [قدیمی] pāymāčān ۱. کفشکَن؛ درگاه خانه؛ پایین مجلس؛ صف نعال.۲. (تصوف) درگاه خانه یا پایین مجلس که هرگاه کسی گناه یا تقصیری کند او را در آنجا به یک پا وامیدارند و او در آن حالت باید گوش چپ خود را به دست راست و گوش راست را ...
-
پی ماچان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] peymāčān = پایماچان