کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مأی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ابهل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹وهل› (زیستشناسی) 'abhal درختی از خانوادۀ سرو که در جنگلهای شمال ایران میروید و میوۀ آن مصرف دارویی دارد؛ سرو کوهی؛ مایمرز.
-
چرغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چرخ› (زیستشناسی) [قدیمی] čarq پرندهای شکاری شبیه باز، بهاندازۀ کلاغ، خاکستری رنگ، با لکههای سیاه وسفید: ◻︎ سپاه انجمن کرد بر مای و مرغ / سیه گشت خورشید چون پرّ چرغ (فردوسی: ۷/۲۳۸).