کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مامور عالی رتبه دولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عالی رتبه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'ālirotbe دارای مقام و رتبۀ بلند؛ عالیمرتبه.
-
دون اشل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) dun'ešel دونپایه؛ کارمند دولت که رتبه ندارد.
-
صاحب منصب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] sāhebmansab ۱. دارای منصب و شغل عالی.۲. کسی که دارای رتبه و مقام دولتی، کشوری، یا لشکری باشد.۳. (نظامی) افسر ارتش از ستوان سوم به بالا.
-
سفیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: سُفَراء] safir ۱. (سیاسی) شخصی که به نمایندگی از جانب یک دولت در پایتخت دولت دیگر اقامت دارد؛ ایلچی.۲. اصلاحکننده میان دو قوم؛ میانجی.〈 سفیرکبیر: (سیاسی) نمایندۀ عالی سیاسی یک دولت در کشور دیگر که کارهای سفارتخانه را در آن ک...
-
وزارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: وزارة] vezārat ۱. ادارۀ بسیاربزرگی شامل چند سازمان که مسئول ادارۀ یکی از امور کشور است.۲. مقام وزیری؛ رتبه و مقام وزیر؛ وزیر.〈 وزارت خارجه: وزارت امور خارجه؛ وزارتخانهای که به مسائل مربوط به روابط دولت با کشورهای دیگر رسیدگی م...