کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماموریت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماموریت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی: مٲموریّة] ma'muriy[y]at ۱. شغل یا وظیفهای که از جانب شخص یا سازمانی بر عهدۀ شخص گذاشته میشود.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] فرمانبردای؛ فرمانبردار بودن.
-
جستوجو در متن
-
کماندو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: commando] (نظامی) komāndo جنگجویی که تعلیمات ویژه را فراگرفته و برای ماموریتهای ویژه و خطرناک آماده شده.