کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماضح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
مازح
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] māzeh مزاحکننده؛ هزلگو.
-
مازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹مازن، مازون، مازو› (زیستشناسی) [قدیمی] māze تیرۀ پشت در انسان و برخی حیوانات؛ ستون فقرات؛ ستون مهرهها؛ پشتمازه.