کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماشین چاپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ماشین نویس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی. فارسی] māšinnevis کسی که مطالب را با ماشین تحریر تایپ میکند.
-
جستوجو در متن
-
چاپخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت. فارسی] čāpxāne جای چاپ کردن اوراق و کتب؛ محلی با ماشین چاپ و دستگاههای حروفچینی برای چاپ کردن روزنامه و سایر اوراق؛ مطبعه.
-
رتاتیو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: rotative] rotātiv نوعی ماشین چاپ که برش کاغذ و دسته کردن اوراق چاپشده را هم بهطور خودکار انجام میدهد.
-
افست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: offset] 'ofset نوعی چاپ بهوسیلۀ ماشین مخصوص که در آن ابتدا با فیلم از صفحۀ کتاب یا نقشه عکس میگیرند، بعد آن را روی یک صفحۀ فلزی منعکس میسازند و آن صفحه را با مواد شیمیایی بهصورتی درمیآورند که فقط نوشتهها و تصاویر، مرکب چاپ ر...