کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماسک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: masque] māsk ۱. صورتک؛ نقاب.۲. پوشش پارچهای که برای جلوگیری از ورود ذرات معلق در هوا جلوی بینی و دهان قرار میدهند.۳. وسیلهای که برای محافظت از سوختگی در موقع جوشکاری جلوی صورت میگیرند.۴. [مجاز] حالتی که فرد برای پنهان کردن احساسات...
-
جستوجو در متن
-
صورتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی، مصغرِ صورت] suratak ۱. صورت کوچک؛ تصویر کوچک.۲. مجسمۀ کوچک.۳. = ماسک
-
اکسیژنوتراپی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: oxygénothérapie] (پزشکی) 'oksiženoterāpi استفاده از اکسیژن با غلظتی بیش از اندزۀ موجود در هوا بهصورت ماسک؛ چادر اکسیژن، یا اسپری برای تسکین دردهای ناشی از بیماریهای تنفسی قلبی، یا خونی.
-
نقاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] neqāb ۱. ماسک.۲. پارچهای که زنان با آن چهرۀ خود را میپوشانند؛ روبند.۳. [مجاز] پوشش.