کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: mātak، مقابلِ نر] (زیستشناسی) māde جنسی از جانوران که میتواند بچه بزاید یا تخم بگذارد.
-
ماده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مادَّة، جمع: مواد] mādde ۱. مایه و اصل هرچیز؛ اصل چیزی؛ آنچه قوام چیزی به آن است.۲. (فیزیک) چیزی که جرم دارد، فضا را اشغال میکند و بهصورت جامد، مایع، یا گاز است.
-
واژههای مشابه
-
ماده تاریخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (ادبی) māddetārix بیت یا مصراعی که مجموع حروف آن به حساب ابجد مطابق با تاریخ واقعهای باشد.
-
واژههای همآوا
-
مادح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] mādeh مدحکننده؛ مدحگوینده؛ ستاینده؛ ستایشگر.
-
معده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: معدَة] (زیستشناسی) me'de عضوی کیسهمانند در بدن که غذا در آن انبار و مراحل اولیه هضم انجام میشود.
-
جستوجو در متن
-
بخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: ٲبخِرَة] (فیزیک) boxār مادهای که از مادۀ در حال تبخیر جدا شود و به هوا برود؛ صورت گازی ماده؛ گاز.
-
عنز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] 'anz ۱. بزماده؛ ماده بز.۲. ماده آهو.۳. آهوبرۀ ماده.
-
مولکول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: molécule] (شیمی) mo(u)l[e(o)]kul ریزترین واحد سازندۀ یک ماده که بسیاری از خواص آن ماده را دارد.
-
ماتریالیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: matérialisme] (فلسفه) māteryālism مکتبی فلسفی که اصل و بنیاد هستی را ماده میداند؛ مادهگرایی.
-
محلول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] mahlul ۱. (شیمی) مادهای که از حل شدن مادهای دیگر در مایع بهوجود میآید.۲. (صفت) حلشده.
-
مایع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مائع، مقابلِ جامد] (فیزیک) māye' از حالتهای سهگانۀ ماده که در آن شکل ماده از شکل ظرف خود تبعیت میکند؛ آبگونه.
-
مواد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: موادّ، جمعِ مادَّة] mavād[d] = مادّه〈 مواد اولیه: هر نوع مادۀ خامی که برای تهیۀ چیزی به کار میرود.