کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤدب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مؤدب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mo'addab ۱. ادبآموخته؛ باادب.۲. [قدیمی] تربیتشده.
-
مؤدب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] mo'addeb ادبآموزنده؛ تربیتکننده؛ معلم.
-
جستوجو در متن
-
مؤدبانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] mo'addabāne از روی ادب؛ مانندِ اشخاص مؤدَب.