کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لِسَانٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لسان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَلسِنَة و السُن] lesān زبان.〈 لسان حال: آنچه از صورت ظاهر که دلالت بر کیفیت و حالت درونی بکند.
-
لسان الثور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] lesānosso[w]r = گاوزبان
-
لسان الحمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] lesānolhamal = بارهنگ
-
لسان العصافیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] lesānol'asāfir = زبانگنجشک
-
لسان الغیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] lesānolqeyb آنکه اسرار نهانی گوید. Δ لقب خواجهشمسالدین محمد حافظ شیرازی.
-
واژههای همآوا
-
لسان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَلسِنَة و السُن] lesān زبان.〈 لسان حال: آنچه از صورت ظاهر که دلالت بر کیفیت و حالت درونی بکند.
-
جستوجو در متن
-
السن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ لسان] [قدیمی] 'alson = لسان
-
السنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: السِنَة، جمعِ لسان] 'alsa(e)ne = لسان
-
ایمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، مقابلِ کفر] 'imān ۱. گرویدن.۲. عقیده داشتن.۳. [مقابلِ کفر] (فقه) تصدیق و عمل به احکام دین یعنی اقرار به لسان و عمل به ارکان.
-
بلبله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: بلبلَة] [قدیمی] balbale ۱. برانگیختن.۲. گروهی را به هیجان آوردن و در آنها ایجاد اندوه کردن.۳. درهم و مخلوط شدن لسانها.۴. فاسد شدن آرا.۵. (اسم) سختی.۶. (اسم) اندوه.
-
اطاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اطالَة] ‹اطالت› 'etāle طول دادن؛ دراز کردن؛ به درازا کشاندن.〈 اطالهٴ کلام: طول دادن کلام؛ به درازا کشاندن سخن.〈 اطالهٴ لسان: [مجاز]۱. زباندرازی کردن؛ زباندرازی.۲. پرگویی.