کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لنفوسیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: lymphocyte] ‹لمفوسیت› (زیستشناسی) lanfosit نوعی گلبول سفید که در غدههای لنفاوی، طحال، و لوزهها ساخته میشود.
-
آدنوئید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: adénoïde] (زیستشناسی) 'ādeno'(y)id ۱. بافت لنفی که در مخاط فوقانی حلق بهویژه در لوزهها وجود دارد و عفونت و تورم آن باعث بلع دردناک و سختی تنفس میشود.۲. ورم بیش از حد لوزۀ سوم.
-
لوزتین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، تثنیۀ لوزه] ‹لوزتان› (زیستشناسی) lo[w]zateyn دو غدۀ کوچک بادامیشکل که بیخ حلق قرار دارند و کار آنها ساختن گلبولهای سفید است. Δ گاهی در اثر هجوم میکروبها در آنها تولید چرک میشود که اگر معالجه نکنند چرک و میکروب در لوزهها باق...
-
آنژین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: angine] (پزشکی) 'ānžin نوعی بیماری که با درد، ورم گلو، سرخشدن و تورم لوزهها، زکام، سردرد شدید، تب، درد استخوان، و کوفتگی بدن همراه است.〈 آنژین صدری: (پزشکی) حملۀ شدید و موقتی قلبی به سبب نرسیدن خون به عضلات قلب در هنگام هیج...