کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لفافة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لفافه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: لفافَة] le(a)f[f]āfe ۱. آنچه روی چیزی بپیچند.۲. آنچه چیزی در آن پیچیده شود؛ کارپیچ.
-
جستوجو در متن
-
کارپیچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kārpič پارچهای که دور چیزی میپیچند؛ لفافه.
-
ملفوف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] malfuf ۱. درنوردیده و پیچیدهشده.۲. در لفافه پیچیدهشده.
-
درپیچیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] darpičidan ۱. پیچیدن؛ تا کردن؛ لوله کردن؛ لفافه کردن.۲. با کسی درافتادن.
-
بسته بندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) bastebandi ۱. عمل بستن چیزی.۲. بستن چیزهایی در جعبه یا قوطی یا لفافه.
-
پوشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) puše ۱. پرده.۲. هرچیزی که چیزی را بپوشاند.۳. لفافه که نوشتههای راجعبه یک موضوع را در آن بگذارند؛ شمیز.