کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لت و کوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لت انبار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹لتنبار، لتنبر› [قدیمی، مجاز] lat[']ambār پرخور؛ شکمپرست؛ لتانبان.
-
لت خوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] latxār ۱. آنکه سیلی بخورد.۲. توسریخور.
-
لت خورده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] latxorde ۱. سیلیخورده.۲. لطمهخورده؛ صدمهدیده.