کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لاج› lās ۱. مادۀ هر حیوان.۲. سگ ماده.۳. (اسم مصدر) نوازش عاشقانه.〈 لاس زدن: (مصدر لازم) [عامیانه]۱. از پی ماده رفتن حیوان نر.۲. دست به گونۀ زن یا دختری کشیدن؛ لاسیدن.
-
لاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لاه› [قدیمی] lās نوعی ابریشم پست؛ ابریشم نخاله؛ کژ: ◻︎ از چه خیزد در سخن حشو؟ از خطابینیّ طبع / وازچه خیزد پرزه بر دیبا؟ ز ناجنسیّ لاس (انوری: ۲۶۳).
-
جستوجو در متن
-
لاسیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [عامیانه] lāsidan = لاس۱ 〈 لاس زدن