کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] qil گفتگو؛ گفتار.〈 قیلوقال:۱. گفتگو؛ مباحثه.۲. جنجال؛ سروصدا.
-
واژههای همآوا
-
غیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اغیال] [قدیمی] qil درختان انبوه و درهمپیچیده؛ بیشه؛ جنگل.
-
جستوجو در متن
-
قش ودش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qašodaš, qošodoš ۱. کّروفّر.۲. قیلوقال: ◻︎ این قشودش هست جبر و اختیار / از ورای این دو آمد جذب یار (مولوی: ۷۶۱).