کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قورت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قورت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [ترکی] ‹غورت، قرت، غرت› [عامیانه] qurt ۱. عمل فروبردن موادغذایی از حلق.۲. (اسم) آن مقدار مایعات که با یک بار فرو بردن نوشیده شود؛ جرعه؛ قلپ: یک قورت آب خوردم.
-
واژههای همآوا
-
غورت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [ترکی] qurt = قورت
-
جستوجو در متن
-
غورت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [ترکی] qurt = قورت
-
قلپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] qolop آن مقدار از مایعات که با یکبار نوشیدن از حلق فرو بَرند؛ قورت: یک قلپ آب، یک قلپ شربت.