کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] (نظامی) [منسوخ] qur سِلاح.
-
واژههای همآوا
-
غور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] qur = غوره
-
غور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] qo[w]r ۱. فروشدن؛ فرورفتن.۲. [مجاز] در امری بهدقت نگریستن و تفکر کردن.۳. (اسم) [قدیمی] زمین پست و سراشیب؛ نشیب.۴. (اسم) [قدیمی] قعر؛ گودی؛ ته چیزی: غورِ چاه.۵. (اسم) [قدیمی] کنه چیزی.〈 غور کردن: (مصدر لازم) [مجاز] در کاری...