کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قهقهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قهقهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [عربی: قهقهَة] qahqahe خندۀ شدید؛ خندۀ بلند و پرصدا؛ قهقه.〈 قهقهه زدن: (مصدر لازم) به آواز بلند خندیدن.
-
جستوجو در متن
-
قرقره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قرقرَة، جمع: قَراقِر] [قدیمی] qarqare خندۀ بلند؛ قهقهه.
-
قاه قاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [مٲخوذ از عربی] qāhqāh ۱. صدای خندۀ بلند.۲. (اسم) خنده با صدای بلند. * قهقهه.
-
بلبله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بلبلَة، مٲخوذ از فارسی: بلبل؟] [قدیمی] bolbole نوعی ظرف لولهدار شراب که هنگام ریختن می صدایی از آن خارج میشد: ◻︎ شده بلبله بلبل انجمن / چو کبک دری قهقهه در دهن (نظامی۵: ۸۹۳).