کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹غولک، غوله، غله› qollak ظرفی با سوراخ تنگ که در آن پول پسانداز میکنند.
-
جستوجو در متن
-
غولک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qulak = قلک
-
غوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qule = قلک
-
غله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [= قلک؟] [قدیمی] qolle ۱. کوزۀ آبخوری کوچک و سرتنگ؛ غلغلک.۲. = قلک
-
غله دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹غولکدان› [قدیمی] qol[l]edān = قلک: ◻︎ خانهٴ غولند بپردازشان / در غلهدان عدم اندازشان (نظامی۱: ۱۴).