کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رصاص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹رزاز› (شیمی) [قدیمی] rasās ۱. قلع؛ قلعی؛ ارزیر.۲. سرب
-
کفشیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kafšir ۱. بوره؛ تنکار؛ ارزیز؛ قلعی.۲. ظرف مسی یا برنجی شکسته که لحیم شده باشد.