کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قفس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قفس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹قفص› qafas جایگاه مشبک چوبی یا فلزی که برای پرندگان یا حیوانات وحشی درست کنند.
-
جستوجو در متن
-
کوفجان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kufjān ۱. قفس.۲. جای تنگ.
-
نژنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nažang تله؛ دام؛ قفس.
-
پنجر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ پنجره] [قدیمی] panjar ۱. هرچیز مشبک و سوراخسوراخ.۲. قفس.
-
انگاریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] 'engāridan = انگاشتن: ◻︎ چو باد در قفس انگار کار دولت خصم / از آنکه دیر نپاید چو آب در غربال (انوری: ۲۸۲)
-
قفسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] qafase ۱. وسیلهای بهصورت طبقهطبقه برای گذاشتن کتاب یا چیزهای دیگر.۲. آنچه مانند قفس باشد.〈 قفسهٴ سینه: (زیستشناسی) قسمت بالای بدن انسان از زیر گردن تا بالای شکم شامل دندهها که قلب و ریتین در آن قرار دارد؛ قفس سینه؛ صندوق...
-
دنده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dande ۱. ‹دند› (زیستشناسی) هریک از دوازده استخوان قوسیشکل که از ستون مهرهها بهطرف جلو و به سمت جناغ سینه کشیده شده و قفس سینه را تشکیل میدهند.۲. هریک از دندانههای چرخ یا میلۀ دندانهدار ماشین.
-
ارسال المثل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] (ادبی) 'ersālolmasal در بدیع، آوردن مثل مشهور یا سخن حکیمانه در شعر که حکم ضربالمثل پیدا کند، مانندِ این شعر: هرچه داری شب نوروز به می ساز گرو / غم روزی چه خوری، روز نو و روزی نو (امیرمحمد صالح طوسی: لغتنامه: روز)، یا این شعر:...
-
پتواز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پتوازه، بتواز، پدواز، بدواز، پرواز› [قدیمی] patvāz ۱. نشیمنگاه پرندگان؛ لانه.۲. جای نشستن مرغان شکاری در محل مرتفع.۳. چوببستی که در لانه یا جای دیگر برای نشستن پرندگان درست کنند: ◻︎ دریغ و درد که بختم نشد دلیل و کنون / قفس شکسته و روحم نشسته ...