کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قطیع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قطیع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] qati' ۱. [جمع: اَقطاع و قِطاع، جمعالجمع: اقاطیع] دستهای از گاو یا گوسفند؛ گله؛ رمه.۲. قسمت اول شب.۳. [جمع: اقاطع] آنچه از درخت بریده شود؛ شاخۀ درخت.۴. نظیر؛ همتا.
-
جستوجو در متن
-
اقطاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'eqtā' ۱. بخشیدن مِلک یا قطعۀ زمین از جانب سلطان یا خلیفه به کسی که از درآمد آن استفاده کند.۲. (اسم) مِلک یا قطعه زمینی که از طرف پادشاه به کسی واگذار میشد.۳. (اسم) ملکی که عایدات آن برای هزینۀ قسمتی از سپاه اختصاص ...