کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قشو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] qašo[w] آلت فلزی دندانهداری شبیه شانه که به بدن چهارپایان میکشند تا چرک و کثافت پوست بدن آنها پاک شود.
-
جستوجو در متن
-
تیمار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] timār ۱. پرستاری، نوازش، و مراقبت از شخص بیمار یا آسیبدیده.۲. غمخواری؛ دلسوزی.۳. (اسم) فکر؛ اندیشه.۴. (اسم) دردورنج.〈 تیمار خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] غمخواری کردن؛ دلسوزی کردن: ◻︎ به تنها تن خویش جستم نبرد / به پرخاش تیم...