کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرمز کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آلیزارین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: alizarine] (شیمی) 'ālizārin رنگدانۀ قرمز که از ریشۀ روناس میگیرند و برای رنگ کردن پشم، کاغذ و چیزهای دیگر به کار میرود.
-
طحال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) tahāl غدهای در طرف چپ شکم در زیر حجاب حاجز که عمل آن ذخیره کردن گلبولهای قرمز و دفاع از بدن در برابر هجوم بیماریهاست.
-
قرمزدانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت. فارسی] qermezdāne ۱. (زیستشناسی) حشرهای کوچک و بیضیشکل به اندازه دانۀ عدس یا نخود که نر آن بالدار است و در روی بوتهای موسوم به کاکتوس یا جیدار تولید میشود؛ کرم رنگرزان.۲. رنگدانۀ قرمز طبیعی که از حشرهای به همین نام تولید میش...
-
خون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: xūn, xōn] xun ۱. (زیستشناسی) مایعی سرخرنگ و مُرکب از گلبول قرمز، گلبول سفید، پلاسما، و ذرات شناور که در تمام رگها جریان دارد.۲. (اسم مصدر) [مجاز] قتل؛ کشتار: خون ناحق.۳. [قدیمی، مجاز] پیوند نژادی.〈 خون خوردن: (مصدر لازم) [مجاز]۱...