کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قدسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به قدس) [عربی. فارسی] qodsi ۱. بهشتی.۲. پاک و مقدس.
-
جستوجو در متن
-
بازآمدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) bāz[']āmadan دوباره آمدن؛ برگشتن؛ به جای خود برگشتن: ◻︎ اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید / عمر بگذشته به پیرانهسرم بازآید (حافظ: ۴۸۰).
-
لولاک
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: لَولاکَ] [قدیمی] lo[w]lāk اگر نبودی تو. Δ اشاره به حدیث قدسی خطاب به پیغمبر اسلام: «لَولاکَ، لَمّا خَلَقتُ الاَفلاکَ» (= اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم).
-
روح القدس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ruholqodos ۱. روح قدسی؛ جان پاک؛ روان پاک.۲. = جبرئیل۳. در آیین مسیحیت، روحی که بر مریم تجلی کرد و بر او دمید و عیسی متولد شد؛ شیداسپهبد؛ روانبخش؛ اقنوم سوم.
-
حدیث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] hadis ۱. سخنی که از پیغمبر اسلام و ائمه نقل شده است.۲. سخن؛ کلام.۳. [قدیمی] داستان؛ حکایت.۴. (فلسفه) = حادث۵. (صفت) [قدیمی] نو؛ تازه؛ جدید.۶. [قدیمی] خبر.〈 حدیث اسرا: حدیث معراج.〈 حدیث رفع: [قدیمی] حدیثی که در آن اموری از مکلفا...