کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قامت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قامة، جمع: قامات] qāmat ۱. قد؛ بلندی تنۀ آدمی.۲. اندام.
-
قامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: اقامَة] (فقه) qāmat اذان خفیف و کلماتی که در آغاز نماز میگویند؛ اقامه.〈 قامت بستن (زدن، گفتن): (مصدر لازم) به نماز ایستادن؛ قد قامتالصلوة گفتن.〈 قامت کردن: (مصدر لازم) = 〈 قامت بستن: ◻︎ بر در مسجد گذاری کن که پ...
-
واژههای مشابه
-
غریب قامت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] qaribqāmat دارای قامت زیبا و شگفتآور.
-
خوش قامت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xošqāmat دارای قامت زیبا.
-
جستوجو در متن
-
کشیده بالا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] kešidebālā بلندقد؛ بلندقامت؛ بلندبالا.
-
مستقیم القامه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مستقیمالقامَة] [قدیمی] mostaqimolqāme آنکه قدوقامت راست دارد؛ راستقامت.
-
همقد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] hamqad دو یا چند تن که قد آنان یک اندازه باشد؛ همبالا؛ برابر؛ همقامت.
-
هوتن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: hutan] [قدیمی] hutan خوشقامت؛ خوشاندام.
-
چرب بالا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] čarbbālā چربقامت؛ خوشقدوقامت؛ خوشاندام.
-
راست بالا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] rāstbālā راستقد؛ کشیدهقامت؛ خوشقدوقامت.
-
قویم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] qavim ۱. راست و درست.۲. معتدل.۳. استوار.۴. خوشقامت.
-
کریزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به کریز) [قدیمی] korizi ۱. پیر؛ فرتوت؛ خمیدهقامت.۲. ویژگی پرندهای که پَر آن ریخته است.
-
پشت کوژ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] poštkuž کسی که غوز دارد یا پشتش از پیری خمیده؛ کوژپشت؛ خمیده؛ خمیدهقامت.