کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاب کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قاب باز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی. فارسی] qābbāz کسی که قاببازی کند؛ بجولباز.
-
قاب بازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مٲخوذ از عربی. فارسی] qābbāzi نوعی بازی و قمار که با قاب یا بجول گوسفند انجام میشود؛ بجولبازی.
-
قاب بالان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] (زیستشناسی) qābbālān راستهای از حشرات که دو بال آنها بهصورت پوشش قابمانند درآمده و دو بال دیگر را میپوشاند، مانند کفشدوزک و سوسک.
-
قاب دستمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] [عامیانه] qābdastmāl تکهای پارچه که با آن ظرفها را بشویند یا گردگیری کنند.
-
قاب شور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی. فارسی] ‹قابشوی› qābšur = قابدستمال
-
جستوجو در متن
-
شاسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: châssis] šās[s]i ۱. چهارچوبه؛ قاب.۲.آهنبندی زیر اتومبیل که قسمتهای دیگر روی آن قرار میگیرد.۳. (کشاورزی) گلخانۀ زیرزمینی با سقف شیشهای که به منظور تهیۀ نشا و زیاد کردن قلمه و نیز نگهداری گیاهان در زمستان بهکار میرود.۴. (موسیقی) ش...
-
تراز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tarāz ۱. ابزاری که بهوسیلۀ آن پستی و بلندی سطح چیزی را معلوم میکنند، و آن عبارت از یک لولۀ شیشهای است که مایعی با یک حباب هوا در آن وجود دارد و آن را در یک قاب یا پایۀ چوبی یا فلزی قرار داده و هرگاه آن را روی یک سطح افقی و هموار بگذارند حباب...
-
خاتم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: خَواتِم] xātam ۱. نقوش و طرحهای تزیینی که با ریزههای عاج، استخوان، چوب، و فلز پدید آورده باشند و برای زینتکاری و نقشونگار کردن قوطی، جعبه، قاب عکس، و سایر اشیای چوبی به کار میرود.۲. [قدیمی] انگشتر؛ انگشتری.۳. [قدیمی] نگین انگشت...