کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل معاوضه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آلیش ویریش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [ترکی] [قدیمی] 'ālišviriš دادوستد؛ خریدوفروش؛ معاوضه.
-
معاوضه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: معاوَضَة] mo'āveze دو چیز را با هم عوض کردن؛ چیزی گرفتن و عوض آن را دادن.
-
تبادل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tabādol با هم عوض کردن؛ بدل کردن؛ معاوضه کردن؛ عوضوبدل گرفتن از هم.
-
فروختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: frōxtan] ‹فرختن› fa(o)ruxtan ۱. [مقابلِ خریدن] واگذار کردن چیزی به کسی در ازای دریافت پول.۲. [مجاز] نشان دادن حالتی، بهخصوص کبر و خودپسندی: ◻︎ من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت / برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی (سعدی۲: ۶۰۹)...