کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل حصول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حصول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] hosul ۱. حاصل شدن؛ بهدست آمدن.۲. باقی ماندن.
-
ناامید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹نومید، نمید› nā'om[m]id کسی که امید به نتیجۀ کاری یا حصول چیزی ندارد؛ درمانده؛ مٲیوس؛ بیچاره.
-
فرآیند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) farāyand ۱. سلسله دگرگونیهای طبیعی برای رسیدن به نتیجهای معیّن: فرایند هضم غذا، فرآیند رشد.۲. مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجهای معین.
-
رقیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: رقیَة] [قدیمی] roqye آنچه برای حصول امری یا به جهت حفظ و نگهداری خود به کار میبرند از قبیل افسون، دعا، تعویذ، و مانند آن.
-
توقع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tavaqqo' ۱. انتظار حصول چیزی داشتن.۲. در انتظار وقوع امری بودن.۳. چشمداشت.۴. امید؛ خواهش.
-
لاادریه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: لاادریَّة] (فلسفه) lā'adriyye فرقهای از سوفسطائیه که منکر اغلب بدیهیات هستند، و جز پارهای حقایق کاملاً روشن همهچیز را با شک و تردید تلقی میکنند. دربارۀ حصول علم و معرفت به اشیا و حقایق اعتقاد دارند که نمیتوان در هیچ موردی از حاص...