کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل توصیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
توصیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تَوصیَة] to[w]siye ۱. اندرز دادن.۲. سفارش کردن.۳. [قدیمی] وصیت کردن.
-
بودیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bouddhisme] budism عقاید و تعلیمات آیین بودایی که ترک لذات و شهوات، احتراز از دزدی و دروغگویی و اعمال ناشایستۀ دیگر، کوشش در کسب علم، تزکیۀ نفس، خدمت به خلق، و آزار نرساندن به جانداران را توصیه میکند.