کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیلمنوشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فیلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: film] film ۱. (عکاسی، سینما) نوار ساختهشده از سلولوئید که در مقابل نور حساس است و برای گرفتن تصویرهای متحرک یا عکس به کار میرود.۲. (سینما) مجموعۀ تصاویر متحرکی که روی نوار ضبط میشود و در تلویزیون یا سینما به نمایش درمیآید.۳. [عام...
-
دست نوشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) dastnevešt نامهای که کسی با دست خود نوشته باشد؛ دستخط.
-
پی نوشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) peynevešt ۱. آنچه در دنبال نامه یا مطلبی نوشته شود؛ نوشتن در پی چیزی.۲. (اسم، صفت مفعولی) دستوری که رئیس اداره در پایین نامهای بنویسد.
-
نوشت افزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nevešt[']afzār آنچه برای نوشتن به کار آید از قبیل کاغذ، قلم، مداد، و سر قلم؛ لوازمالتحریر.
-
فیلم بردار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی. فارسی] filmbardār کسی که کارش ثبت تصاویر با دوربین مخصوص است.
-
فیلم برداری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فرانسوی. فارسی] filmbardāri شغل و عمل فیلمبردار.